Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet (Spoken Style)
You can enter a Persian verb in transcription
![]() |
normal keys |
See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.
Past Stem | Present Stem | Synonyms |
---|---|---|
در پیچید | در پیچ | بستن، بستهبندی کردن |
Positive Forms
Simple Past | Imperfect | Perfect Subjunctive | Past Progressive | |
---|---|---|---|---|
man | در پیچیدم | در میپیچیدم | در پیچیده باشم | داشتم در میپیچیدم |
to | در پیچیدی | در میپیچیدی | در پیچیده باشی | داشتی در میپیچیدی |
un | در پیچید | در میپیچید | در پیچیده باشه | داشت در میپیچید |
mā | در پیچیدیم | در میپیچیدیم | در پیچیده باشیم | داشتیم در میپیچیدیم |
shomā | در پیچیدین | در میپیچیدین | در پیچیده باشین | داشتین در میپیچیدین |
unā | در پیچیدن | در میپیچیدن | در پیچیده باشن | داشتن در میپیچیدن |
Present Perfect | Past Perfect | Present Indicative | Present Progressive | |
---|---|---|---|---|
man | در پیچیدهم | در پیچیده بودم | در میپیچم | دارم در میپیچم |
to | در پیچیدهی | در پیچیده بودی | در میپیچی | داری در میپیچی |
un | در پیچیده | در پیچیده بود | در میپیچه | داره در میپیچه |
mā | در پیچیدهیم | در پیچیده بودیم | در میپیچیم | داریم در میپیچیم |
shomā | در پیچیدهین | در پیچیده بودین | در میپیچین | دارین در میپیچین |
unā | در پیچیدهن | در پیچیده بودن | در میپیچن | دارن در میپیچن |
Present Subjunctive | Imperative | |
---|---|---|
man | در بپیچم | |
to | در بپیچی | در بپیچ |
un | در بپیچه | |
mā | در بپیچیم | |
shomā | در بپیچین | در بپیچین |
unā | در بپیچن |
Negative Forms
Simple Past | Imperfect | Perfect Subjunctive | |
---|---|---|---|
man | در نپیچیدم | در نمیپیچیدم | در نپیچیده باشم |
to | در نپیچیدی | در نمیپیچیدی | در نپیچیده باشی |
un | در نپیچید | در نمیپیچید | در نپیچیده باشه |
mā | در نپیچیدیم | در نمیپیچیدیم | در نپیچیده باشیم |
shomā | در نپیچیدین | در نمیپیچیدین | در نپیچیده باشین |
unā | در نپیچیدن | در نمیپیچیدن | در نپیچیده باشن |
Present Perfect | Past Perfect | Present Indicative | |
---|---|---|---|
man | در نپیچیدهم | در نپیچیده بودم | در نمیپیچم |
to | در نپیچیدهی | در نپیچیده بودی | در نمیپیچی |
un | در نپیچیده | در نپیچیده بود | در نمیپیچه |
mā | در نپیچیدهیم | در نپیچیده بودیم | در نمیپیچیم |
shomā | در نپیچیدهین | در نپیچیده بودین | در نمیپیچین |
unā | در نپیچیدهن | در نپیچیده بودن | در نمیپیچن |
Present Subjunctive | Imperative | |
---|---|---|
man | در نپیچم | |
to | در نپیچی | در نپیچ |
un | در نپیچه | |
mā | در نپیچیم | |
shomā | در نپیچین | در نپیچین |
unā | در نپیچن |
Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version. Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet. These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences. |