Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet (Spoken Style)

You can enter a Persian verb in transcription

normal keys
Depress the Shift button to see the shift keys while cursor is in text area.

See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.

به درد آوردن [be dard āvordan]

Past Stem	Present Stem	Synonyms
به درد آورد	به درد آر	درد داشتن

to cause pain
to hurt

Positive Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive	Past Progressive
man	به درد آوردم	به درد می‌آوردم	به درد آورده باشم	داشتم به درد می‌آوردم
to	به درد آوردی	به درد می‌آوردی	به درد آورده باشی	داشتی به درد می‌آوردی
un	به درد آورد	به درد می‌آورد	به درد آورده باشه	داشت به درد می‌آورد
mā	به درد آوردیم	به درد می‌آوردیم	به درد آورده باشیم	داشتیم به درد می‌آوردیم
shomā	به درد آوردین	به درد می‌آوردین	به درد آورده باشین	داشتین به درد می‌آوردین
unā	به درد آوردن	به درد می‌آوردن	به درد آورده باشن	داشتن به درد می‌آوردن

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative	Present Progressive
man	به درد آورده‌م	به درد آورده بودم	به درد می‌آرم	دارم به درد می‌آرم
to	به درد آورده‌ی	به درد آورده بودی	به درد می‌آری	داری به درد می‌آری
un	به درد آورده	به درد آورده بود	به درد می‌آره	داره به درد می‌آره
mā	به درد آورده‌یم	به درد آورده بودیم	به درد می‌آریم	داریم به درد می‌آریم
shomā	به درد آورده‌ین	به درد آورده بودین	به درد می‌آرین	دارین به درد می‌آرین
unā	به درد آورده‌ن	به درد آورده بودن	به درد می‌آرن	دارن به درد می‌آرن

	Present Subjunctive	Imperative
man	به درد بیارم
to	به درد بیاری	به درد بیار
un	به درد بیاره
mā	به درد بیاریم
shomā	به درد بیارین	به درد بیارین
unā	به درد بیارن

Negative Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive
man	به درد نیوردم	به درد نمی‌آوردم	به درد نیورده باشم
to	به درد نیوردی	به درد نمی‌آوردی	به درد نیورده باشی
un	به درد نیورد	به درد نمی‌آورد	به درد نیورده باشه
mā	به درد نیوردیم	به درد نمی‌آوردیم	به درد نیورده باشیم
shomā	به درد نیوردین	به درد نمی‌آوردین	به درد نیورده باشین
unā	به درد نیوردن	به درد نمی‌آوردن	به درد نیورده باشن

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative
man	به درد نیورده‌م	به درد نیورده بودم	به درد نمی‌آرم
to	به درد نیورده‌ی	به درد نیورده بودی	به درد نمی‌آری
un	به درد نیورده	به درد نیورده بود	به درد نمی‌آره
mā	به درد نیورده‌یم	به درد نیورده بودیم	به درد نمی‌آریم
shomā	به درد نیورده‌ین	به درد نیورده بودین	به درد نمی‌آرین
unā	به درد نیورده‌ن	به درد نیورده بودن	به درد نمی‌آرن

	Present Subjunctive	Imperative
man	به درد نیارم
to	به درد نیاری	به درد نیار
un	به درد نیاره
mā	به درد نیاریم
shomā	به درد نیارین	به درد نیارین
unā	به درد نیارن

Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin
The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version.
Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet.
These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences.