Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet (Spoken Style)

You can enter a Persian verb in transcription

normal keys
Depress the Shift button to see the shift keys while cursor is in text area.

See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.

ثابت کردن [sābet kardan]

Past Stem	Present Stem	Synonyms
ثابت کرد	ثابت کن	نصب کردن

to prove
to establish
to fix
to stabilize

Positive Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive	Past Progressive
man	ثابت کردم	ثابت می‌کردم	ثابت کرده باشم	داشتم ثابت می‌کردم
to	ثابت کردی	ثابت می‌کردی	ثابت کرده باشی	داشتی ثابت می‌کردی
un	ثابت کرد	ثابت می‌کرد	ثابت کرده باشه	داشت ثابت می‌کرد
mā	ثابت کردیم	ثابت می‌کردیم	ثابت کرده باشیم	داشتیم ثابت می‌کردیم
shomā	ثابت کردین	ثابت می‌کردین	ثابت کرده باشین	داشتین ثابت می‌کردین
unā	ثابت کردن	ثابت می‌کردن	ثابت کرده باشن	داشتن ثابت می‌کردن

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative	Present Progressive
man	ثابت کرده‌م	ثابت کرده بودم	ثابت می‌کنم	دارم ثابت می‌کنم
to	ثابت کرده‌ی	ثابت کرده بودی	ثابت می‌کنی	داری ثابت می‌کنی
un	ثابت کرده	ثابت کرده بود	ثابت می‌کنه	داره ثابت می‌کنه
mā	ثابت کرده‌یم	ثابت کرده بودیم	ثابت می‌کنیم	داریم ثابت می‌کنیم
shomā	ثابت کرده‌ین	ثابت کرده بودین	ثابت می‌کنین	دارین ثابت می‌کنین
unā	ثابت کرده‌ن	ثابت کرده بودن	ثابت می‌کنن	دارن ثابت می‌کنن

	Present Subjunctive	Imperative
man	ثابت بکنم
to	ثابت بکنی	ثابت بکن
un	ثابت بکنه
mā	ثابت بکنیم
shomā	ثابت بکنین	ثابت بکنین
unā	ثابت بکنن

Negative Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive
man	ثابت نکردم	ثابت نمی‌کردم	ثابت نکرده باشم
to	ثابت نکردی	ثابت نمی‌کردی	ثابت نکرده باشی
un	ثابت نکرد	ثابت نمی‌کرد	ثابت نکرده باشه
mā	ثابت نکردیم	ثابت نمی‌کردیم	ثابت نکرده باشیم
shomā	ثابت نکردین	ثابت نمی‌کردین	ثابت نکرده باشین
unā	ثابت نکردن	ثابت نمی‌کردن	ثابت نکرده باشن

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative
man	ثابت نکرده‌م	ثابت نکرده بودم	ثابت نمی‌کنم
to	ثابت نکرده‌ی	ثابت نکرده بودی	ثابت نمی‌کنی
un	ثابت نکرده	ثابت نکرده بود	ثابت نمی‌کنه
mā	ثابت نکرده‌یم	ثابت نکرده بودیم	ثابت نمی‌کنیم
shomā	ثابت نکرده‌ین	ثابت نکرده بودین	ثابت نمی‌کنین
unā	ثابت نکرده‌ن	ثابت نکرده بودن	ثابت نمی‌کنن

	Present Subjunctive	Imperative
man	ثابت نکنم
to	ثابت نکنی	ثابت نکن
un	ثابت نکنه
mā	ثابت نکنیم
shomā	ثابت نکنین	ثابت نکنین
unā	ثابت نکنن

Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin
The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version.
Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet.
These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences.