Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet

You can enter a Persian verb in transcription

normal keys
Depress the Shift button to see the shift keys while cursor is in text area.

See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.

پی گرفتن [pay gereftan]

Past Stem	Present Stem	Synonyms
پی گرفت	پی گیر	دنبال کردن، دنبال افتادن، دنبال رفتن، پی‌گیری کردن، تحقیق کردن، تعقیب کردن

to pursue
to search (for)
to keep after
to track down

1 example of usage

Positive Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive	Past Progressive
man	پی گرفتم	پی می‌گرفتم	پی گرفته باشم	داشتم پی می‌گرفتم
to	پی گرفتی	پی می‌گرفتی	پی گرفته باشی	داشتی پی می‌گرفتی
u	پی گرفت	پی می‌گرفت	پی گرفته باشد	داشت پی می‌گرفت
mā	پی گرفتیم	پی می‌گرفتیم	پی گرفته باشیم	داشتیم پی می‌گرفتیم
shomā	پی گرفتید	پی می‌گرفتید	پی گرفته باشید	داشتید پی می‌گرفتید
ānhā	پی گرفتند	پی می‌گرفتند	پی گرفته باشند	داشتند پی می‌گرفتند

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative	Present Progressive
man	پی گرفته‌ام	پی گرفته بودم	پی می‌گیرم	دارم پی می‌گیرم
to	پی گرفته‌ای	پی گرفته بودی	پی می‌گیری	داری پی می‌گیری
u	پی گرفته است	پی گرفته بود	پی می‌گیرد	دارد پی می‌گیرد
mā	پی گرفته‌ایم	پی گرفته بودیم	پی می‌گیریم	داریم پی می‌گیریم
shomā	پی گرفته‌اید	پی گرفته بودید	پی می‌گیرید	دارید پی می‌گیرید
ānhā	پی گرفته‌اند	پی گرفته بودند	پی می‌گیرند	دارند پی می‌گیرند

	Present Subjunctive	Future	Imperative
man	پی بگیرم	پی خواهم گرفت
to	پی بگیری	پی خواهی گرفت	پی بگیر
u	پی بگیرد	پی خواهد گرفت
mā	پی بگیریم	پی خواهیم گرفت
shomā	پی بگیرید	پی خواهید گرفت	پی بگیرید
ānhā	پی بگیرند	پی خواهند گرفت

Negative Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive
man	پی نگرفتم	پی نمی‌گرفتم	پی نگرفته باشم
to	پی نگرفتی	پی نمی‌گرفتی	پی نگرفته باشی
u	پی نگرفت	پی نمی‌گرفت	پی نگرفته باشد
mā	پی نگرفتیم	پی نمی‌گرفتیم	پی نگرفته باشیم
shomā	پی نگرفتید	پی نمی‌گرفتید	پی نگرفته باشید
ānhā	پی نگرفتند	پی نمی‌گرفتند	پی نگرفته باشند

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative
man	پی نگرفته‌ام	پی نگرفته بودم	پی نمی‌گیرم
to	پی نگرفته‌ای	پی نگرفته بودی	پی نمی‌گیری
u	پی نگرفته است	پی نگرفته بود	پی نمی‌گیرد
mā	پی نگرفته‌ایم	پی نگرفته بودیم	پی نمی‌گیریم
shomā	پی نگرفته‌اید	پی نگرفته بودید	پی نمی‌گیرید
ānhā	پی نگرفته‌اند	پی نگرفته بودند	پی نمی‌گیرند

	Present Subjunctive	Future	Imperative
man	پی نگیرم	پی نخواهم گرفت
to	پی نگیری	پی نخواهی گرفت	پی نگیر
u	پی نگیرد	پی نخواهد گرفت
mā	پی نگیریم	پی نخواهیم گرفت
shomā	پی نگیرید	پی نخواهید گرفت	پی نگیرید
ānhā	پی نگیرند	پی نخواهند گرفت

Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin
The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version.
Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet.
These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences.