normal keys
Depress the Shift button to see the shift keys while cursor is in text area.
Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet (Spoken Style)
You can enter a Persian verb in transcription
|
normal keys |
See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.
| Past Stem | Present Stem | Synonyms |
|---|---|---|
| شناسایی کرد | شناسایی کن | کنار گذاشتن، شناختن |
Usage:
Positive Forms
| Simple Past | Imperfect | Perfect Subjunctive | Past Progressive | |
|---|---|---|---|---|
| man | شناسایی کردم | شناسایی می‌کردم | شناسایی کرده باشم | داشتم شناسایی می‌کردم |
| to | شناسایی کردی | شناسایی می‌کردی | شناسایی کرده باشی | داشتی شناسایی می‌کردی |
| un | شناسایی کرد | شناسایی می‌کرد | شناسایی کرده باشه | داشت شناسایی می‌کرد |
| mā | شناسایی کردیم | شناسایی می‌کردیم | شناسایی کرده باشیم | داشتیم شناسایی می‌کردیم |
| shomā | شناسایی کردین | شناسایی می‌کردین | شناسایی کرده باشین | داشتین شناسایی می‌کردین |
| unā | شناسایی کردن | شناسایی می‌کردن | شناسایی کرده باشن | داشتن شناسایی می‌کردن |
| Present Perfect | Past Perfect | Present Indicative | Present Progressive | |
|---|---|---|---|---|
| man | شناسایی کرده‌م | شناسایی کرده بودم | شناسایی می‌کنم | دارم شناسایی می‌کنم |
| to | شناسایی کرده‌ی | شناسایی کرده بودی | شناسایی می‌کنی | داری شناسایی می‌کنی |
| un | شناسایی کرده | شناسایی کرده بود | شناسایی می‌کنه | داره شناسایی می‌کنه |
| mā | شناسایی کرده‌یم | شناسایی کرده بودیم | شناسایی می‌کنیم | داریم شناسایی می‌کنیم |
| shomā | شناسایی کرده‌ین | شناسایی کرده بودین | شناسایی می‌کنین | دارین شناسایی می‌کنین |
| unā | شناسایی کرده‌ن | شناسایی کرده بودن | شناسایی می‌کنن | دارن شناسایی می‌کنن |
| Present Subjunctive | Imperative | |
|---|---|---|
| man | شناسایی بکنم | |
| to | شناسایی بکنی | شناسایی بکن |
| un | شناسایی بکنه | |
| mā | شناسایی بکنیم | |
| shomā | شناسایی بکنین | شناسایی بکنین |
| unā | شناسایی بکنن |
Negative Forms
| Simple Past | Imperfect | Perfect Subjunctive | |
|---|---|---|---|
| man | شناسایی نکردم | شناسایی نمی‌کردم | شناسایی نکرده باشم |
| to | شناسایی نکردی | شناسایی نمی‌کردی | شناسایی نکرده باشی |
| un | شناسایی نکرد | شناسایی نمی‌کرد | شناسایی نکرده باشه |
| mā | شناسایی نکردیم | شناسایی نمی‌کردیم | شناسایی نکرده باشیم |
| shomā | شناسایی نکردین | شناسایی نمی‌کردین | شناسایی نکرده باشین |
| unā | شناسایی نکردن | شناسایی نمی‌کردن | شناسایی نکرده باشن |
| Present Perfect | Past Perfect | Present Indicative | |
|---|---|---|---|
| man | شناسایی نکرده‌م | شناسایی نکرده بودم | شناسایی نمی‌کنم |
| to | شناسایی نکرده‌ی | شناسایی نکرده بودی | شناسایی نمی‌کنی |
| un | شناسایی نکرده | شناسایی نکرده بود | شناسایی نمی‌کنه |
| mā | شناسایی نکرده‌یم | شناسایی نکرده بودیم | شناسایی نمی‌کنیم |
| shomā | شناسایی نکرده‌ین | شناسایی نکرده بودین | شناسایی نمی‌کنین |
| unā | شناسایی نکرده‌ن | شناسایی نکرده بودن | شناسایی نمی‌کنن |
| Present Subjunctive | Imperative | |
|---|---|---|
| man | شناسایی نکنم | |
| to | شناسایی نکنی | شناسایی نکن |
| un | شناسایی نکنه | |
| mā | شناسایی نکنیم | |
| shomā | شناسایی نکنین | شناسایی نکنین |
| unā | شناسایی نکنن |
Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version. Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet. These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences. |