Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet (Spoken Style)

You can enter a Persian verb in transcription

normal keys
Depress the Shift button to see the shift keys while cursor is in text area.

See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.

خواب کسی به‌هم خوردن [khāb-e kasi be-ham khordan]

Past Stem	Present Stem
خواب کسی به‌هم خورد	خواب کسی به‌هم خور

intrs. to have one's sleep disrupted
Syn: خواب از سر کسی پریدن، چرت کسی پاره شدن
- caused by
  - disrupt someone's sleep: خواب کسی رو به‌هم زدن، خواب از سر کسی پروندن، چرت کسی رو پاره کردن

Click here to add a sample of usage! | Disable audio, faster page load

Positive Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive	Past Progressive
man	خواب کسی به‌هم خوردم	خواب کسی به‌هم می‌خوردم	خواب کسی به‌هم خورده باشم	داشتم خواب کسی به‌هم می‌خوردم
to	خواب کسی به‌هم خوردی	خواب کسی به‌هم می‌خوردی	خواب کسی به‌هم خورده باشی	داشتی خواب کسی به‌هم می‌خوردی
un	خواب کسی به‌هم خورد	خواب کسی به‌هم می‌خورد	خواب کسی به‌هم خورده باشه	داشت خواب کسی به‌هم می‌خورد
mā	خواب کسی به‌هم خوردیم	خواب کسی به‌هم می‌خوردیم	خواب کسی به‌هم خورده باشیم	داشتیم خواب کسی به‌هم می‌خوردیم
shomā	خواب کسی به‌هم خوردین	خواب کسی به‌هم می‌خوردین	خواب کسی به‌هم خورده باشین	داشتین خواب کسی به‌هم می‌خوردین
unā	خواب کسی به‌هم خوردن	خواب کسی به‌هم می‌خوردن	خواب کسی به‌هم خورده باشن	داشتن خواب کسی به‌هم می‌خوردن

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative	Present Progressive
man	خواب کسی به‌هم خورده‌م	خواب کسی به‌هم خورده بودم	خواب کسی به‌هم می‌خورم	دارم خواب کسی به‌هم می‌خورم
to	خواب کسی به‌هم خورده‌ی	خواب کسی به‌هم خورده بودی	خواب کسی به‌هم می‌خوری	داری خواب کسی به‌هم می‌خوری
un	خواب کسی به‌هم خورده	خواب کسی به‌هم خورده بود	خواب کسی به‌هم می‌خوره	داره خواب کسی به‌هم می‌خوره
mā	خواب کسی به‌هم خورده‌یم	خواب کسی به‌هم خورده بودیم	خواب کسی به‌هم می‌خوریم	داریم خواب کسی به‌هم می‌خوریم
shomā	خواب کسی به‌هم خورده‌ین	خواب کسی به‌هم خورده بودین	خواب کسی به‌هم می‌خورین	دارین خواب کسی به‌هم می‌خورین
unā	خواب کسی به‌هم خورده‌ن	خواب کسی به‌هم خورده بودن	خواب کسی به‌هم می‌خورن	دارن خواب کسی به‌هم می‌خورن

	Present Subjunctive	Imperative
man	خواب کسی به‌هم بخورم
to	خواب کسی به‌هم بخوری	خواب کسی به‌هم بخور
un	خواب کسی به‌هم بخوره
mā	خواب کسی به‌هم بخوریم
shomā	خواب کسی به‌هم بخورین	خواب کسی به‌هم بخورین
unā	خواب کسی به‌هم بخورن

Negative Forms

	Simple Past	Imperfect	Perfect Subjunctive
man	خواب کسی به‌هم نخوردم	خواب کسی به‌هم نمی‌خوردم	خواب کسی به‌هم نخورده باشم
to	خواب کسی به‌هم نخوردی	خواب کسی به‌هم نمی‌خوردی	خواب کسی به‌هم نخورده باشی
un	خواب کسی به‌هم نخورد	خواب کسی به‌هم نمی‌خورد	خواب کسی به‌هم نخورده باشه
mā	خواب کسی به‌هم نخوردیم	خواب کسی به‌هم نمی‌خوردیم	خواب کسی به‌هم نخورده باشیم
shomā	خواب کسی به‌هم نخوردین	خواب کسی به‌هم نمی‌خوردین	خواب کسی به‌هم نخورده باشین
unā	خواب کسی به‌هم نخوردن	خواب کسی به‌هم نمی‌خوردن	خواب کسی به‌هم نخورده باشن

	Present Perfect	Past Perfect	Present Indicative
man	خواب کسی به‌هم نخورده‌م	خواب کسی به‌هم نخورده بودم	خواب کسی به‌هم نمی‌خورم
to	خواب کسی به‌هم نخورده‌ی	خواب کسی به‌هم نخورده بودی	خواب کسی به‌هم نمی‌خوری
un	خواب کسی به‌هم نخورده	خواب کسی به‌هم نخورده بود	خواب کسی به‌هم نمی‌خوره
mā	خواب کسی به‌هم نخورده‌یم	خواب کسی به‌هم نخورده بودیم	خواب کسی به‌هم نمی‌خوریم
shomā	خواب کسی به‌هم نخورده‌ین	خواب کسی به‌هم نخورده بودین	خواب کسی به‌هم نمی‌خورین
unā	خواب کسی به‌هم نخورده‌ن	خواب کسی به‌هم نخورده بودن	خواب کسی به‌هم نمی‌خورن

	Present Subjunctive	Imperative
man	خواب کسی به‌هم نخورم
to	خواب کسی به‌هم نخوری	خواب کسی به‌هم نخور
un	خواب کسی به‌هم نخوره
mā	خواب کسی به‌هم نخوریم
shomā	خواب کسی به‌هم نخورین	خواب کسی به‌هم نخورین
unā	خواب کسی به‌هم نخورن

Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin
The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version.
Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet.
These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences.