Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet (Spoken Style)

You can enter a Persian verb in transcription

Infinitive: Note: aa=ā

Keyboard layout, unshifted  

normal keys
Depress the Shift button to see the shift keys while cursor is in text area.

See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.

تجربه کردن [tajrobe kardan]

Past Stem Present Stem
تجربه کرد تجربه کن
  1. to experience (have firsthand knowledge of states, situations, emotions, or sensations)
    Syn: شناختن، لمس کردن، چشیدن
  2. to experience (undergo or live through a difficult experience)
    Syn: دیدن، لمس کردن، چشیدن
  3. obs. to test (put to the test, as for its quality, or give experimental use to)
| Disable audio, faster page load

Positive Forms

 Simple PastImperfectPerfect SubjunctivePast Progressive
manتجربه کردمتجربه می‌کردمتجربه کرده باشمداشتم تجربه می‌کردم
toتجربه کردیتجربه می‌کردیتجربه کرده باشیداشتی تجربه می‌کردی
unتجربه کردتجربه می‌کردتجربه کرده باشهداشت تجربه می‌کرد
تجربه کردیمتجربه می‌کردیمتجربه کرده باشیمداشتیم تجربه می‌کردیم
shomāتجربه کردینتجربه می‌کردینتجربه کرده باشینداشتین تجربه می‌کردین
unāتجربه کردنتجربه می‌کردنتجربه کرده باشنداشتن تجربه می‌کردن
 Present PerfectPast PerfectPresent IndicativePresent Progressive
manتجربه کرده‌متجربه کرده بودمتجربه می‌کنمدارم تجربه می‌کنم
toتجربه کرده‌یتجربه کرده بودیتجربه می‌کنیداری تجربه می‌کنی
unتجربه کردهتجربه کرده بودتجربه می‌کنهداره تجربه می‌کنه
تجربه کرده‌یمتجربه کرده بودیمتجربه می‌کنیمداریم تجربه می‌کنیم
shomāتجربه کرده‌ینتجربه کرده بودینتجربه می‌کنیندارین تجربه می‌کنین
unāتجربه کرده‌نتجربه کرده بودنتجربه می‌کنندارن تجربه می‌کنن
 Present SubjunctiveImperative
manتجربه بکنم 
toتجربه بکنیتجربه بکن
unتجربه بکنه 
تجربه بکنیم 
shomāتجربه بکنینتجربه بکنین
unāتجربه بکنن 

Negative Forms

 Simple PastImperfectPerfect Subjunctive
manتجربه نکردمتجربه نمی‌کردمتجربه نکرده باشم
toتجربه نکردیتجربه نمی‌کردیتجربه نکرده باشی
unتجربه نکردتجربه نمی‌کردتجربه نکرده باشه
تجربه نکردیمتجربه نمی‌کردیمتجربه نکرده باشیم
shomāتجربه نکردینتجربه نمی‌کردینتجربه نکرده باشین
unāتجربه نکردنتجربه نمی‌کردنتجربه نکرده باشن
 Present PerfectPast PerfectPresent Indicative
manتجربه نکرده‌متجربه نکرده بودمتجربه نمی‌کنم
toتجربه نکرده‌یتجربه نکرده بودیتجربه نمی‌کنی
unتجربه نکردهتجربه نکرده بودتجربه نمی‌کنه
تجربه نکرده‌یمتجربه نکرده بودیمتجربه نمی‌کنیم
shomāتجربه نکرده‌ینتجربه نکرده بودینتجربه نمی‌کنین
unāتجربه نکرده‌نتجربه نکرده بودنتجربه نمی‌کنن
 Present SubjunctiveImperative
manتجربه نکنم 
toتجربه نکنیتجربه نکن
unتجربه نکنه 
تجربه نکنیم 
shomāتجربه نکنینتجربه نکنین
unāتجربه نکنن 

Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin
The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version.
Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet.
These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences.