normal keys
Depress the Shift button to see the shift keys while cursor is in text area.
Persian Verb Conjugator with Integrated Persian WordNet (Spoken Style)
You can enter a Persian verb in transcription
|
normal keys |
See the list of verbs with translations: Simple Verbs, Compound Verbs.
| Past Stem | Present Stem | Synonyms |
|---|---|---|
| دارای چیزی شد | دارای چیزی ش | به دست آوردن، پیدا کردن، تحصیل کردن، یافتن |
Positive Forms
| Simple Past | Imperfect | Perfect Subjunctive | Past Progressive | |
|---|---|---|---|---|
| man | دارای چیزی شدم | دارای چیزی می‌شدم | دارای چیزی شده باشم | داشتم دارای چیزی می‌شدم |
| to | دارای چیزی شدی | دارای چیزی می‌شدی | دارای چیزی شده باشی | داشتی دارای چیزی می‌شدی |
| un | دارای چیزی شد | دارای چیزی می‌شد | دارای چیزی شده باشه | داشت دارای چیزی می‌شد |
| mā | دارای چیزی شدیم | دارای چیزی می‌شدیم | دارای چیزی شده باشیم | داشتیم دارای چیزی می‌شدیم |
| shomā | دارای چیزی شدین | دارای چیزی می‌شدین | دارای چیزی شده باشین | داشتین دارای چیزی می‌شدین |
| unā | دارای چیزی شدن | دارای چیزی می‌شدن | دارای چیزی شده باشن | داشتن دارای چیزی می‌شدن |
| Present Perfect | Past Perfect | Present Indicative | Present Progressive | |
|---|---|---|---|---|
| man | دارای چیزی شده‌م | دارای چیزی شده بودم | دارای چیزی می‌شم | دارم دارای چیزی می‌شم |
| to | دارای چیزی شده‌ی | دارای چیزی شده بودی | دارای چیزی می‌شی | داری دارای چیزی می‌شی |
| un | دارای چیزی شده | دارای چیزی شده بود | دارای چیزی می‌شه | داره دارای چیزی می‌شه |
| mā | دارای چیزی شده‌یم | دارای چیزی شده بودیم | دارای چیزی می‌شیم | داریم دارای چیزی می‌شیم |
| shomā | دارای چیزی شده‌ین | دارای چیزی شده بودین | دارای چیزی می‌شین | دارین دارای چیزی می‌شین |
| unā | دارای چیزی شده‌ن | دارای چیزی شده بودن | دارای چیزی می‌شن | دارن دارای چیزی می‌شن |
| Present Subjunctive | Imperative | |
|---|---|---|
| man | دارای چیزی بشم | |
| to | دارای چیزی بشی | دارای چیزی بشو |
| un | دارای چیزی بشه | |
| mā | دارای چیزی بشیم | |
| shomā | دارای چیزی بشین | دارای چیزی بشین |
| unā | دارای چیزی بشن |
Negative Forms
| Simple Past | Imperfect | Perfect Subjunctive | |
|---|---|---|---|
| man | دارای چیزی نشدم | دارای چیزی نمی‌شدم | دارای چیزی نشده باشم |
| to | دارای چیزی نشدی | دارای چیزی نمی‌شدی | دارای چیزی نشده باشی |
| un | دارای چیزی نشد | دارای چیزی نمی‌شد | دارای چیزی نشده باشه |
| mā | دارای چیزی نشدیم | دارای چیزی نمی‌شدیم | دارای چیزی نشده باشیم |
| shomā | دارای چیزی نشدین | دارای چیزی نمی‌شدین | دارای چیزی نشده باشین |
| unā | دارای چیزی نشدن | دارای چیزی نمی‌شدن | دارای چیزی نشده باشن |
| Present Perfect | Past Perfect | Present Indicative | |
|---|---|---|---|
| man | دارای چیزی نشده‌م | دارای چیزی نشده بودم | دارای چیزی نمی‌شم |
| to | دارای چیزی نشده‌ی | دارای چیزی نشده بودی | دارای چیزی نمی‌شی |
| un | دارای چیزی نشده | دارای چیزی نشده بود | دارای چیزی نمی‌شه |
| mā | دارای چیزی نشده‌یم | دارای چیزی نشده بودیم | دارای چیزی نمی‌شیم |
| shomā | دارای چیزی نشده‌ین | دارای چیزی نشده بودین | دارای چیزی نمی‌شین |
| unā | دارای چیزی نشده‌ن | دارای چیزی نشده بودن | دارای چیزی نمی‌شن |
| Present Subjunctive | Imperative | |
|---|---|---|
| man | دارای چیزی نشم | |
| to | دارای چیزی نشی | دارای چیزی نشو |
| un | دارای چیزی نشه | |
| mā | دارای چیزی نشیم | |
| shomā | دارای چیزی نشین | دارای چیزی نشین |
| unā | دارای چیزی نشن |
Copyright (c) 2006-2013 Artem Lukanin The online version was inspired by Ali Jahanshiri's original downloadable PVC for Windows which is now also available as an online version. Persian meanings are now grouped according to synsets per WordNet. These sentences are direct translations into Persian from WordNet example sentences. |